۱۳۹۹ فروردین ۱۱, دوشنبه

محمدرضا فغانی، داور فوتبال به سوئد پناهنده شد




محمدرضا فغانی برادر علی‌رضا فغانی داور سرشناس ایرانی در کشور سوئد پناهنده شده است.او در گفتگو با یک رسانه فارسی‌زبان این خبر را تایید کرد.

وی رسماً اعلام کرد از کشور سوئد درخواست پناهندگی کرده است. او همچنین خبر از فعالیت داوری در کشور سوئد و در دسته سوم فوتبال این کشور داد و مدعی شد از فصل بعد در دسته اول قضاوت خواهد کرد.

محمدرضا فغانی: پناهنده شده‌ام، روزی برمی‌گردم که مردم کشورم آزاد باشند



۱۳۹۹ فروردین ۱۰, یکشنبه

فیفا کوتاه نمی آید ، تیغ برنده علیه سیاسی های ایران



فیفا در اسفند ماه 1398 انتخابات فوتبال ایران را به خاطر اساسنامه غیرقانونی و عدم تصویب نسخه جدید که نمایندگان اعزامیش به ایران متن آن را نوشته بودند، ابطال کرد. حالا که اعتماد فیفا  نسبت به ایران از بین رفته، مسوولان فدراسیون هیچ راهی ندارند جز اینکه طبق خواسته فیفا اساسنامه و آیین‌نامه انتخاباتی جدید فوتبال ایران را بنویسند. برای این اتفاق حالا با انتخاب دبیرکل جدید باید کمیته‌ای تشکیل شود که مورد تایید مجمع عمومی باشد و این کمیته وظیفه نوشتن اساسنامه جدید را برعهده بگیرد. البته از سوی فدراسیون فوتبال شاهد هیچ‌گونه شفاف‌سازی درباره این پروسه نبوده‌ایم و هیچ‌کسی نمی‌داند قرار است به چه روشی اساسنامه جدید نوشته شود. با این وجود فیفا از مدت‌ها قبل بایدهای مهمی را برای فوتبال ایران تعیین کرده تا اساسنامه جدید منطبق با آن باشد. مهم ترین این تغییرات احتمالی به شرح زیر خواهد بود:

10 الزامی که در اساسنامه باید نوشته شود
در اساسنامه جدید باید نوشته شود فدراسیون استقلال کامل دارد و البته تابع قوانین مدنی کشور ایران است، هیچ تبعیض نژادی و قومیتی در فوتبال ایران نباید وجود داشته باشد، ارکان قضایی باید استقلال کامل کاری داشته و روسای آن‌ها توسط اعضای مجمع با یک مکانیزم شفاف انتخاب شوند. فدراسیون دادگاه عالی ورزش را به رسمیت بشناسد. به قوانین بازی فوتبال تصویب شده در مجمع عمومی فیفا احترام بگذارد. تعهد داده شود که با دوپینگ به صورت جدی مبارزه می‌شود و سیستم مالی و اداری فدراسیون حسابرسی می‌شود. تمام تصمیمات و سیاست‌هایی که بدنه اجرایی فدراسیون اتخاذ می‌کند باید کاملا دموکراتیک و مورد تایید تمام اعضای مجمع باشد. از همه مهم تر اینکه فدراسیون و جامعه فوتبال ایران در امور سیاسی دخالت نداشته باشند و در نهایت تحت‌تاثیر دخالت اشخاص ثالث و دولت نباشند.
حذف قطعی وزیر ورزش و معاونش
بر اساس سیاست‌های تعیین شده از سوی فیفا،  حذف وزیر ورزش و معاون او از بین اعضای مجمع عمومی فدراسیون قطعی خواهد بود و شنیده می‌شود که مدیران وزارت ورزش هم با توجه به تاکید ویژه و بی قید و شرط فیفا قبول کرده‌اند در مجمع حق رای نداشته باشند. به هر صورت برای فیفا خیلی مهم است افرادی که ساختار فوتبال کشور و فدراسیون و مجمع توانایی سیاست‌گذاری برای آن‌ها ندارند در مجمع عمومی حضور نداشته باشند. به این ترتیب طبق این بند و خواسته احتمال حذف نماینده وزارت علوم، فدراسیون ورزش روستایی عشایری، نماینده آموزش و پرورش و ستاد نیروهای مسلح هم  از مجمع هم وجود دارد. البته ممکن است تلاش شود مجوز حضور بعضی از آنها در مجمع و داشتن حق رای را از فیفا مثل ستادکل نیروهای مسلح بگیرند.
آئین نامه انتخاباتی استاندارد و برگزاری انتخابات توسط مجمع
علاوه بر این بندها طبق دستور فیفا در اساسنامه جدید باید آیین‌نامه شفاف و استاندارد انتخابات هم تدوین و به تصویب اعضای مجمع برسد. به این ترتیب فدراسیون باید متعهد شود که تمام امور برگزاری انتخابات توسط اعضای مجمع انجام می شود. پس کمیته های بدوی و استیناف مرتبط با برگزاری انتخابات باید از اعضای مجمع بوده و مدیریت اجرایی فدراسیون دخالتی در تعیین نفرات نداشته باشد.
افزایش سهمیه باشگاه‌ها در مجمع
طبق اعلام منابع موثق خبری در فدراسیون، با هماهنگی‌های صورت گرفته با فیفا و هدف جلب رضایت عمومی جامعه فوتبال، تعداد اعضای مجمع عمومی افزایش قابل‌توجهی خواهد داشت و از 75 نفر عبور خواهد کرد. به این ترتیب در اساسنامه جدید به جای اینکه 8 باشگاه از لیگ یک عضو مجمع باشند،  هر 18 تیم لیگ یکی به عضویت مجمع در خواهند آمد. هم چنین تعداد سهمیه لیگ برتر فوتسال  و فوتبال ساحلی هم در مجمع هم افزایش پیدا می‌کند. البته عضویت هیات فوتبال جزیره کیش هم قطعا از مجمع عمومی فدراسیون باطل خواهد شد.
تاکید بر برابری حقوق زن و مرد؛ سهمیه زنان در مجمع بیشتر می شود
یکی از مواردی که فیفا درباره ساختار فوتبال ایران از مدت ها قبل روی آن دست گذاشته موضوع برابری حقوق زن و مرد و مخالفت با موضوع تبعیض جنسیتی است. مقامات فیفا زمان زیادی است که با جدیت موضوع برداشته شدن ممنوعیت حضور زنان در استادیوم های فوتبال ایران را پیگیری می‌کنند. در همین رابطه فیفا روی تبعیض جنسیتی و برابر نبودن حقوق زنان و مردان در ساختار مجمع هم دست گذاشته است. در سال‌های اخیر و در مجمع 75 نفره فوتبال بیشتر از 5 نماینده زن حق رای نداشته‌اند. این در حالی است که تمام باشگاه‌های لیگ برتر مردان در مجمع حق رای دارند اما تنها باشگاه صدرنشین لیگ برتر فوتبال و فوتسال و فوتبال ساحلی زنان اجازه عضویت در مجمع را داشته‌اند. به این ترتیب احتمال دارد تمام 12 باشگاه لیگ برتر زنان هم به عضویت مجمع دربیایند. شاید تعداد باشگاه‌های فوتسال زنان هم در مجمع افزایش پیدا کند تا بحث نادیده گرفته شدن زنان در مجمع از کمرنگ‌تر شود.
داستان مهم این هفت نفر
ترس از کریمی، دایی، مهدوی کیا و...
موضوع مهم بعدی درباره اصلاح اساسنامه اما دیده شدن حقوق چهره‌های فوتبالی است. مسئولان در قوانین جدید رای عضویت چهره‌های شاخص فوتبال که فرصت مدیریت نداشته‌اند در هیات‌رییسه و سیستم اجرایی فدراسیون باید فکری اساسی داشته باشند تا آنها بتوانند در انتخابات آزاد شرکت کنند. مسوولان فیفا در سفر خود به ایران هم به این موضوع انتقاد کرده بودند که چرا چهره های فوتبالی ایران در ساختار مدیریتی جایگاه مناسبی ندارند. مسئولان در حال بررسی طرحی هستند که چهره‌های فوتبالی که بیش از 100 بازی ملی در کارنامه دارند را هم به ترکیب مجمع اضافه کنند. علی دایی، علی کریمی، جواد نکونام،  آندرانیک تیموریان،  سیدجلال حسینی، مهدی مهدوی‌کیا و احسان حاج‌صفی 7 چهره شناخته شده فوتبالی هستند که  حضورشان در مجمع می‌تواند مفید باشد. فراموش نکنیم تاثیر‌گذاری و جریان قدرتمند تحت‌تاثیر حضور آنها می‌تواند هر لابی و قدرتی را در مجمع عمومی شکست بدهد. به همین ترتیب امکان دارد مدیران اگر بخواهند بر اساس منافع مدیریتی خودشان تصمیم گیری کنند قید اضافه کردن این 7 نفر در مجمع را بزنند.

ضدعفونی کردن معابر بوشهر توسط مهاجم تیم ملی


در روزهایی که جهان درگیر ویروس کشنده کرونا است فوتبالیست‌ها تلاش می‌کنند با اقدامات روحیه‌بخش امید را به جامعه تزریق کنند و از همه مهمتر با کمک‌های مالی خود گام‌های اساسی در مبارزه با این ویروس بردارند.
هزینه کردن برای مبارزه با ویروس کرونا در فوتبال حرفه‌ای شدت و حدت بیشتری دارد و این شاید به خاطر دستمزد کلان فوتبالیست‌ها در آن سوی مرزها باشد. اما در یک حرکت زیبا محمد محبی بازیکن بوشهری تیم سپاهان؛ علاوه بر اینکه با انتشار ویدئویی از همشهریان خود خواسته در خانه بمانند در عملیات ضد عفونی کردن شهرش نیز حضور پیدا کرده است و این ایفای یک نقش جدید از سوی او بود. مهاجمی که فصل گذشته در همین روزها با شاهین شهرداری بوشهر برای صعود به لیگ برتر تلاش می‌کرد. او این فصل علاوه بر درخشش در ترکیب سپاهان در لیگ برتر به ترکیب تیم امید و تیم ملی هم راه پیدا کرد و یکی از بازیکنان موفق لیگ برتر است.

در بوشهر علاوه بر محمد محبی، مهدی طارمی هم اقداماتی جدی برای مبارزه با ویروس کرونا داشته است. مهدی ۵۰ کارت هدیه به پرستاران بیمارستان خلیج فارس بوشهر اهداء کرد و بانی ساخت ۲۰ هزار ماسک در این شهر شد. قرار است تلاش‌های این دو فوتبالیست بوشهری برای مبارزه با ویروس کرونا و همچنین کمک به مردم بوشهر ادامه داشته باشد. این اتفاق خوب را البته در دیگر شهرها از سوی فوتبالیست‌های شاخص شاهد بودیم. نمونه‌اش تلاش‌های علی کریمی در گیلان، کمک مالی علیرضا جهانبخش به ستاد مبارزه با کرونا در قزوین و ...

آیین نامه اجرایی موضوع تبصره ماده (154) قانون کار در ارتباط با ورزش کارگران


‌هیأت وزیران در جلسه مورخ 1370.4.23 بنا به پیشنهاد مشترک وزارت کار و امور
اجتماعی و سازمان تربیت‌بدنی به استناد تبصره ماده (154) قانون کار‌جمهوری اسلامی
ایران مصوب 1369.8.29 مجمع تشخیص مصلحت ناظم، آیین‌نامه اجرایی موضوع تبصره ماده
(154) قانون کار در ارتباط با ورزش کارگران‌را به شرح زیر تصویب نمود:
"‌آیین‌نامه اجرایی موضوع تبصره ماده (154) قانون کار در ارتباط با ورزش
کارگران"
‌ماده 1 - کلیه کارفرمایان کارگاه‌های تولیدی، صنعتی، خدماتی و کشاورزی موظفند در
امر ورزش کارگران بر اساس ماده (154) قانون کار جمهوری اسلامی ایران‌با وزارت کار
و امور اجتماعی همکاری نمایند.
‌ماده 2 - کارفرمایان کارگاه‌هایی که تعداد شاغلین در آنها بیش از (50) نفر است
فردی متعهد و علاقمند آشنا به ورزش را به عنوان رابط با وزارت کار و امور‌اجتماعی
و مسئول ورزش کارگاه انتخاب و به وزارت کار و امور اجتماعی معرفی خواهند نمود.
‌تبصره 1 - در آن دسته از کارگاه‌ها که تعداد شاغلین در آنها بیش از یکصد نفر است
و مسئول ورزش دارند، تشکیلات و برنامه ورزشی مناسب با شرایط کارگاه‌توسط وی تهیه و
به مدیریت کارگاه پیشنهاد می‌شود و پس از تأیید و تصویب در مراجع ذیربط به اجرا در
خواهد آمد.
‌تبصره 2 - در کارگاه‌های موضوع این ماده که تعداد کارگران زن شاغل در آنها بیش از
((2) (1)) مردان شاغل باشد یک خانم متعهد و آشنا به امور ورزشی بانوان به‌عنوان
معاون مسئول ورزش کارگاه تعیین خواهد شد.
‌ماده 3 - مسئول کارگاه یا مسئول ورزش کارگاه در جهت جذب کارگران به ورزش و همکاری
با ادارات کل کار و امور اجتماعی استانها و اداره کل تربیت بدنی‌کارگران (‌وزارت
کار و امور اجتماعی) در برنامه‌ریزی و اجرای دستورالعملهای ورزشی، با توجه به
موارد ذیل تلاش خواهد نمود.
1 - برنامه‌ریزی برای انجام تمرینات ورزشی کارگران در رشته‌های مختلف ورزشی. زمان
تمرینات در هر هفته (2) جلسه و در هر جلسه (2) ساعت خواهد بود.
2 - برگزاری مسابقات ورزشی بین کارکنان واحد مربوط و برگزاری مسابقات دوستانه با
کارکنان سایر کارگاه‌ها.
3 - شرکت دادن تیم کارگری کارگاه در رشته‌های مختلف و مسابقات کارگری (‌شهرستان،
استان و قهرمانی کشور بر اساس تقویم ورزشی) و غیرکارگری که از‌طرف وزارت کار و
امور اجتماعی اعلام می‌شود.
4 - همکاری با وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان تربیت بدنی برای تشکیل دوره‌های
آموزش مربیگری و داوری در تهران و شهرستانها.
5 - تهیه و ارائه گزارش فعالیتهای ورزشی کارگاه در پایان هر شش ماه به شورای
اسلامی کار یا نمایندگان قانونی کارگران، مدیریت کارگاه، ادارات کل کار و
امور‌اجتماعی استان و اداره کل تربیت بدنی کارگران (‌وزارت کار و امور اجتماعی) و
پیشنهاد اعتبارات مورد نیاز فعالیتهای ورزشی کارگاه (‌در پایان هر سال برای
سال‌بعد) به کارفرما جهت بررسی و تصویب.
6 - برنامه‌ریزی برای ورزش کارگران معلول شاغل در کارگاه با توجه به نوع معلولیت
آنان.
7 - برگزاری ورزش صبحگاهی بر اساس دستورالعملهای مشترکی که توسط سازمان تربیت بدنی
و وزارت کار و امور اجتماعی اعلام می‌شود. (‌در هر هفته سه‌روز و هر روز سی دقیقه)
8 - ایجاد هماهنگی با کارفرما در انجام برنامه‌های ورزشی کارگاه اعم از صبحگاهی،
تمرینات تیمی و شرکت در مسابقات ورزشی که طبق تقویم ورزش کارگران‌انجام می‌شود.
کارفرمایان موظف به همکاری بر اساس این آیین‌نامه خواهند بود.
‌ساعات تمرینات ورزشی در صورتی که در ساعات کار واقع شود جزء ساعات کار و در غیر
این صورت به عنوان ساعات اضافه کار تلقی می‌گردد.
9 - انجام کلیه برنامه‌های ورزشی بانوان در کارگاه‌های مربوط می‌بایست در محیط
جداگانه و در فضای مناسب انجام پذیرد.
‌ماده 4 - شرکت کارگران ورزشکار در مسابقات استانی و قهرمانی کشور که در تقویم
ورزشی مشخص خواهد شد به عنوان مأموریت ورزشی تلقی می‌گردد.
‌تبصره - در صورت تقاضای اداره کل تربیت بعضی کارگران (‌وزارت کار و امور اجتماعی)
کارفرما موظف است با مرخصی ورزشی کارگران ورزشکار مورد نظر‌موافقت نماید.
‌ماده 5 - کارفرمایان کارگاه‌هایی که بیش از (500) نفر شاغل دارند موظفند فضای
مناسب ورزشی جهت کارگران مربوط فراهم نمایند.
‌تبصره 1 - ایجاد فضای ورزشی مذکور در این ماده بر اساس دستورالعمل صادر شده از
سوی اداره کل تربیت بدنی کارگران (‌وزارت کار و امور اجتماعی9 صورت‌خواهد پذیرفت.
‌تبصره 2 - وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان تربیت بدنی موظفند در صورت تقاضای
کارفرما نقشه فضای ورزشی مناسب با تعداد شاغلین کارگاه را تهیه و‌ارائه نمایند و
نظارتهای بعدی را معمول دارند.
‌ماده 6 - شهرداریها و مراجع واگذاری زمین موظفند در صورت تقاضای وزارت کار و امور
اجتماعی و کارفرما (‌با تأیید اداره کل تربیت بدنی کارگران) در مورد‌واگذاری زمین
و صدور پروانه ساختمان ورزشی در زمینهایی که کاربری ورزشی دارند، همکاری نمایند.
‌ماده 7 - کلیه کارفرمایانی که تعداد شاغلین کارگاه‌های مربوط به آنان کمتر از
(500) نفر می‌باشد در صورتی که نتوانند نسبت به ایجاد فضای ورزشی در داخل‌کارگاه
خود اقدام نمایند موظفند سالانه مبلغ ده هزار (10000) ریال به ازای هر کارگر به
حسابی که وزارت کار و امور اجتماعی اعلام می‌نماید، واریز نمایند.
‌تبصره 1 - وزارت کار و امور اجتماعی موظف است مبلغ دریافتی را صرفاً جهت توسعه و
ایجاد فضاهای ورزشی و تفریحی کارگری در نقاط مختلف کشور‌هزینه نماید.
‌تبصره 2 - فضای ورزشی داخل کارگاه یا خارج از کارگاه باید به گونه‌ای باشد که
امکان استفاده خواهران کارگر و کارگران معلول نیز وجود داشته باشد.
‌تبصره 3 - سازمان تربیت بدنی کشور می‌تواند با هماهنگی وزارت کار و امور اجتماعی
از تأسیسات ورزشی کارگری بازدید نماید.
‌ماده 8 - مجموع‌های ورزشی و تفریحی کارگران که توسط وزارت کار و امور اجتماعی
ساخته می‌شود زیر نظر هیأت امناء اداره خواهند شد. ترکیب اعضاء‌وظائف و نحوه تشکیل
جلسات هیأت امنا توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و به تصویب ستاد هماهنگی ورزش
کارگران (‌موضوع ماده 9 این آیین‌نامه)‌خواهد رسید.
‌تبصره - احکام اعضای هیأت امنا توسط وزیر کار و امور اجتماعی یا مقامات مجاز از
طرف وی صادر خواهد شد.
‌ماده 9 - به منظور تصویب تقویم ورزشی سالانه کارگران و نظارت بر حسن اجرای این
آیین‌نامه و همچنین تعیین ترکیب اعضاء، وظائف و نحوه تشکیل هیأت‌امنای موضوع ماده
(8) این آیین‌نامه ستاد هماهنگی ورزش کارگران با ترکیب ذیل تشکیل می‌شود:
1 - وزیر کار و امور اجتماعی (‌رئیس)
2 - معاون امور اجتماعی وزارت کار و امور اجتماعی (‌دبیر)
3 - یکی از معاونین سازمان تربیت بدنی به انتخاب ریاست سازمان مذکور.
4 - از هر یک از وزارتخانه‌های صنعتی (‌معادن و فلزات، صنایع سنگین و صنایع) یک
نفر معاون به انتخاب وزیر مربوط.
5 - از هر یک از وزارتخانه‌های کشاورزی و جهاد سازندگی یک نفر معاون به انتخاب
وزیر مربوط.
6 - نمایندگان بنیادهای شهید انقلاب اسلامی و جانبازان و مستضعفان انقلاب اسلامی.
7 - نمایندگان اصلی کارگران در شورای عالی کار.
8 - دبیر کل کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران.
9 - مسئول ورزش خواهران کشور.
‌تبصره 1 - در غیاب رییس ستاد، دبیر ستاد جلسه را اداره خواهد کرد.
‌تبصره 2 - زمان تشکیل جلسات توسط اعضای ستاد تعیین خواهد شد.
‌ماده 10 - عدم اجرای این آیین‌نامه توسط کارفرمایان تخلف محسوب و با آنان طبق
ماده (73) قانون کار جمهوری اسلامی ایران رفتار خواهد شد.
‌حسن حبیبی - معاون اول رییس جمهور

کشتی کلاسیک زنان در ورطه فراموشی



نبود مسابقات برون‌مرزی در کشتی کلاسیک زنان سبب شده تا بسیاری از کشتی‌گیران علاقه‌مند به این رشته به آلیش روی بیاورند و همین امر می‌تواند زنگ خطری برای تعطیلی کشتی کلاسیک باشد.
رشته‌ای که بدون اعزام به مسابقات برون مرزی و نبود نام آن در اتحادیه جهانی کشتی بسیاری از زنان کشتی‌گیر را از فعالیت در این عرصه ناامید کرده است.
نباید فراموش کنیم که کشتی‌گیران کلاسیک برای نخستین‌بار در تورنمنت بین‌المللی در لبنان شرکت کرده‌اند که این رقابت‌ها با هزینه گزاف فدراسیون کشتی در شهریور ۹۷ در این کشور برگزار  و به قهرمانی ایران منجر شد. رشته‌ای که  نبود وجهه رسمی برای آن می‌تواند آن را به ورطه فراموشی بکشاند.
برخلاف کشتی کلاسیک، دختران آلیش‌کار توانستند نام این رشته را با قهرمانی در مسابقات جهانی قزاقستان زنده نگاه دارند. با توجه به آنکه اتحادیه جهانی کشتی به صورت رسمی این رشته را ثبت کرده است، آلیش‌کاران از این پس در مسابقات مختلف برون‌مرزی شرکت خواهند کرد. چنانچه آنان باید در فروردین ماه در مسابقات قهرمانی آسیا قرقیزستان شرکت کنند.
این موضوع سبب شده است تا بسیاری از علاقه‌مندان به کشتی کلاسیک وارد رشته آلیش شوند. «سمانه خجسته» سرمربی تیم کشتی کلاسیک استان مازندران در این زمینه به خبرنگار ایرنا گفت: امسال بسیاری از کشتی‌گیران بدلیل نبود اعزام به مسابقات بین‌المللی در کشتی کلاسیک به آلیش روی آورده‌اند و حتی احتمال تعطیل شدن این رشته نیز وجود دارد.
وی افزود: اگر کشتی کلاسیک اعزامی نداشته باشد آینده آن به گونه‌ای خواهد بود که تنها در سطح مسابقات قهرمانی کشوری برگزار می‌شود و دیگر مربیان و کشتی‌گیران علاقه‌ای به ادامه در این عرصه نشان نمی‌دهند و به سمت مسابقات آلیش می‌روند.
از سخنان سرمربی که بگذریم و پای حرف‌های دختران فعال در کشتی کلاسیک بنشینیم هنوز می‌توان شاهد وجود علاقه به این رشته در آنان بود. «سپیده بابایی» نیز گفت: حضور در مسابقات کشتی عشق می‌خواهد و هر کسی نمی‌تواند به این رشته روی بیاورد. من هم به خاطر عشق به کشتی اینجا هستم و حتی اگر در سطح استانی هم این رقابت‌ها برگزار شود، به فعالیتم در این رشته ادامه می‌دهم.  برایم مهم نیست که کشتی کلاسیک مسابقات جهانی نداشته باشد.
وی افزود: از حضور در کشتی کلاسیک پشیمان نیستم و فکر نمی‌کنم که کلاسیک به تعطیلی کشیده شود زیرا کشتی آلیش هم تا چند سال گذشته اعزام به مسابقات برون‌مرزی نداشت. اگر ۲ گل را کنار هم بگذاریم و به یکی برسیم و به دیگری نرسیم معلوم است یکی گل می‌دهد و دیگری خشک می‌شود. اگر به کشتی کلاسیک بها داده شود، نتیجه خوبی از آن می‌گیریم و کسی تغییر رشته نمی‌دهد.
از همه اینها که بگذریم باید دید که فدراسیون کشتی چه تدبیری برای زنان این عرصه خواهد گرفت. اما به نظر می‌رسد فدراسیون بدنبال حمایت از کشتی کلاسیک و آلیش زنان است و همین امر می‌تواند بارقه‌های امید را برای آینده کشتی کلاسیک نیز در دل ورزشکاران ایجاد کند.
چنانچه «فاطمه درخشانی» نایب رییس زنان فدراسیون کشتی می گوید: بدنبال حضور کشتی‌گیران کلاسیک در مسابقات بین‌المللی هستیم و امیدوارم بتوانیم که چنین فضایی را برای زنان این عرصه ایجاد کنیم.
تلاش فدراسیون کشتی برای حضور کشتی‌گیران کلاسیک در مسابقات بین‌المللی می‌تواند راهگشای مسیری درخشان برای دختران این عرصه باشد و این امر نشان از وجود کور سوی امید برای ادامه کشتی کلاسیک زنان است.
کشتی کلاسیک زنان در سال ۱۳۹۶ شروع به فعالیت کرد و فدراسیون کشتی توانست مجوز لباس کشتی کلاسیک دختران ایرانی را از اتحادیه جهانی کسب کند و برای نخستین بار بانوان کشتی‌گیر ایرانی به مسابقات بین‌المللی رفتند.
کشتی کلاسیک بانوان، یکی از رشته‌های غیرالمپیکی ورزش کشتی است که با درخواست فدراسیون کشتی ایران مختص بانوان محجبه طراحی شد پس از اینکه فدراسیون کشتی ایران درخواست خود مبنی بر راه‌اندازی کشتی برای زنان با حجاب را به اتحادیه جهانی داد و در آن آورد که کشتی به دلیل پوشش خاصی که دارد امکان فعالیت در این رشته را از بسیاری از زنان علاقه ‌مند گرفته است.
 از شهریور سال ۹۶ این رشته مورد تایید اتحادیه جهانی کشتی قرار گرفت و مسابقاتش در تقویم رسمی فدراسیون بین‌المللی این ورزش ثبت شد.
اول مهر ۹۷ نیز اولین تورنمنت بین‌المللی کشتی کلاسیک بانوان با حضور کشتی‌گیرانی از ۱۰ کشور ایران، ارمنستان، سوریه، گرجستان، مصر، عراق، قرقیزستان، لبنان، اوکراین و ایتالیا در شهر بیروت پایتخت لبنان برگزار شد.

تفاوت افراطی گری دینی با علم




بحث بر سر رابطه ی میان علم و دین بحث امروز و دیروز نیست و با ظهور جمهوری اسلامی هم ایجاد نشده . چنین بحثی صرفا هم مربوط به رابطه میان اسلام و علم نیست بلکه در قابی بزرگتر بحث میان علم و دین در سراسر جهان به خصوص در قرن های اخیر در دنیای مسیحیت هم در جریان بوده است .عده ای که مخالف دین هستند می گویند دین راه پیشرفت و تفکرات بشر را می بندد و عده ای هم معتقدند بعضی از علوم فایده ای برای بشر ندارند و فقط حرف می زنند و تاثیری بر زندگی بشر نمی گذارند . بنابراین هردو گروه سعی می کنند یکدیگر را حذف کنند و در طول تاریخ چنین حذف هایی وجود دارد .
اما باید گفت مخالفت با دین و مذهب  مخالفت با مردم است مثلا در ایران اکثریت مردم شیعه هستند و این به نوعی هویت مردم را تعیین می کند و در آمریکا نود درصد مردم خدا باور هستند .در مقابل ضدیت با علم هم بی فایده است مثلا زمانی مردم مخالف تئوری داروین مبنی بر تکامل تدریجی بودند ولی اکنون نظریات او در دانشگاهها تدریس می شود .
این طور به نظر می رسد که راه حل ، ایجاد آشتی میان علم و دین و به روز شدن هردو آنهاست، مانند حرکت های سیاسی که هرگاه دولتی بر خلاف ملت خود حرکت کند ، ناگزیر آن دولت به زمین خواهد خورد . ممکن است در کوتاه مدت با خشونت بتواند عده ای را سرکوب کند ولی همان خشونت سند محکومیت آن نظام سیاسی خواهد بود .
ابن سینا می گوید خرد مبتنی بر مشاهده و عقل نقّاد جزو آفریده های خداست واگر از آن بهره نجوییم به کفران نعمت دچار شده ایم ولی موضوع اینجاست که ممکن است ما از طریق این خرد علمی به دستاوردهایی برسیم که با تصورات ما با دستورات و عقاید مذهبی ناسازگار باشد در این صورت ما نه باید خرد را وا بگذاریم و نه مذهب را  بلکه باید فرصت بدهیم تا این دو در زمانی مقتضی به آشتی برسند .ولی اسلام آقای خامنه ای تاب مقاومت در برابر خرد نقّاد را ندارد .البته این تقابل فقط مربوط به اسلام نمی شود بلکه به مسئله ی تجدد یا نوگرایی هم برمی گردد که خردگرایی رکن اصلی تجدد است. در اروپا نیز دعوای اصلی تجدد خرد در برابر وحی است. کلیسای قرون وسطی هم می خواست بگوید فقط یک کتاب وجود دارد که مقدس است و مرجع تمام حقایق مورد نیاز بشر در دنیاست و تنها مرجع تحلیل این کتاب هم کلیساست تا حدی که نمی گذاشتند کتاب مقدس به زبان های دیگر ترجمه شود و حتی اولین مترجم این کتاب در قرن چهاردهم در انگلستان اعدام شد. زیرا کلیسا می خواست مدعی منحصر به فرد این حقیقت الهی باشد. مفهوم ولایت فقیه هم دقیقا همین است. یک نفر و عده ای از اطرافیانش مدعی هستند که حقیقت الهی که به گمانشان حقیقت برتر است را نمایندگی می کنند و از این رو خرد نقاد انسان ها بی گمان مخالف دیکتاتوری اسلامی آنهاست. در اروپا نیز این جنگ رخ داد و حتی فردی چون گالیله را به دلایل عقاید علمی اش محکوم کردند. امروز هم دعوای جمهوری اسلامی با علم بازتاب و تکرار همان دعواست اما به شکل دیگر. باید گفت یک نفر می تواند کاملا متدین باشد و دانشمند هم باشد ولی هرگز نمی تواند خرافی و افراطی باشد و دانشمند هم باشد. خیلی از دانشمندان قرن بیست و بیست و یک مانند انیشتین در زندگی خصوصی خود متدین بودند. بنابراین دین با عقل علمی تعارضی ندارد اما می شود گفت جنبه ی فردی و خصوصی دارد. نه مثل جامعه ایران که می خواهند به زور همه چیز را لباس دین و اسلام بپوشانند. این دین تعبدی و تعصبی هست که با علم در تعارض است.
همانطور که گفته شد در آمریکا نود درصد مردم به خدا اعتقاد دارند ولی هرگز رئیس جمهور نمی آید دستور بدهد که باورهای مذهبی شخصی را تبدیل به حکم روزگار کند یا دستور نمی دهد تمام علوم طبیعی را تعطیل کنند ولی در ایران مدافعان آقای خامنه ای اعلام کردند که در فیزیک و بیولوژی هم باید به دنبال علوم اسلامی بگردیم. کاری که در شوروی سابق در زمان استالین انجام شد و علم بیولوژی را به مدت چهل سال به  انزوا کشاندند. اختلاف دموکراسی با جامعه ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران همین است که افراد در آمریکا حرف خود را بر اساس عقیده ی خود می زنند و از آن دفاع می کنند و حتی برای آن به دادگاه می روند ولی در ایران یک نفر شب می خوابد وصبح می گو.ید علوم اجتماعی در مردم بی دینی می آورد و جز این نیست که این علوم را تهدیدی برای حکومت دیکتاتوری خود می نامند. درست کاری که در سالهای 59 تا 62 خورشیدی در ایران رخ داد که از آن به انقلاب فرهنگی یاد می شود و تعبیر جمهوری اسلامی از آن به پاکسازی دانشگاه از اساتید غربی بود و با هدف اسلامی گری قرار بود محتوای علوم انسانی و اجتماعی منطبق بر ارزش های اسلامی باشد که اکنون هم برنامه ی افق 1404 خورشیدی با دیدگاه اسلامی سازی علوم در دستور کار دولت است.
اما همگان واقفند که حذف انتگرال از کتاب های ریاضی دبیرستان ، کاهش ساعات تدریس زبان انگلیسی در مدارس ، حذف آموزش الفبای زبان انگلیسی در کتابها به بهانه تبدیل آموزش زبان از تئوری به عملی، پیشنهاد تدریس زبانهای عربی ، چینی و روسی در مدارس برای از انحصار در آمدن تمرکز بر زبان انگلیسی و به اصطلاح خودشان، توسعه سبد انتخاب دانش آموزان در زبانهای خارجی، تنها دست آویزهایی است که دولت جمهوری اسلامی ایران از آنها جهت علم زدایی بهره می جوید و این درحالی است که در تدوین کتب درسی نیز به جای هم اندیشی با کارشناسان علوم مختلف ، از روحانیون مذهبی نظرخواهی می شود. تا جایی که فردی روحانی مانند علی ذوعلم با انتصاب مستقیم از جانب رهبری ، رئیس  سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ایران و معاون وزیر آموزش و پرورش ایران می شود و هدف از تغییرات ایجاد شده در کتابهای درسی را تأمین دیدگاههای ولایت فقیه معرفی می کند. او در برنامه ای تلویزیونی با عنوان نظام آموزشی و گام دوم انقلاب تغییرات جدید کتابها را منطبق با تأکیدات رهبر جمهوری اسلامی ایران و اهداف چهل ساله ی دوم دانست.
علم زدایی در ایران به حذف عامدانه ی سرفصل های درسی که نام بردیم خلاصه نمی شود. در حقیقت آموزش علم ایران در قرن گذشته به صورت تزریق مقداری دانسته های علمی به ذهن دانش آموزان بوده که کاربردی برای آنها وجود ندارد و این با خود علم که منجر به جهان شناسی و دخل و تصرف در دنیا و کنترل تغییر آن می شود در تضاد است. مهم تر از همه علم باید به ما تفکر روش مند و انتقادی را بیاموزد که این همان چیزی است که در نظام آموزشی ما غائب است. اکنون هم به جای همه ی اینها آموزه ها و دانسته های اسلامی و حتی سیاسی را به جای اصل علم به ذهن دانش آموزان تزریق می کنند که خود دانش آموزان هم این بحران در آموزش را درک می کنند. مثلا می گویند فلان مطلب را برای چه باید یاد بگیریم. این سوال نشان می دهد که تفکر و کاربرد دانش که به عنوان علم می آموزیم غائب است و اهداف آموزشی برای خود یادگیرندگان هم مبهم است. حذف انتگرال از کتب درسی که از مباحث مهم و پایه ای محاسبات در علم ریاضیات است، شاید بتواند به طور سمبلیک نشان دهنده ی این موضوع باشد که نظام آموزشی تحت سلطه حکام دینی در ایران علاقه ای ندارند جوانان به علوم روز دنیا که منجر به نوگرایی و تقابل با افکار پوسیده ی مذهبی افراطی می شود، دست یابند و حذف اینچنین مباحثی از کتب درسی و جایگزینی آنها با دروسی مانند آشنایی با شهید حججی و سردار سلیمانی یا جایگزینی اشعار حافظ و سعدی و ادبیات کهن فارسی با اشعار شاعران حکومتی و حذف سوابق روسیه در دخالت در تاریخ ایران و به جای آن گنجاندن جنایات آمریکا در کتب درسی به بهانه ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی ، همه در جهت تضعیف علم و فرهنگ و ادبیات ایران است. حال این سوال به ذهن می رسد که آقای خامنه ای که می گوید در چهل سال دوم انقلاب با حذف برخی مباحث علمی اضافی از کتب درسی مطابق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید بر سبک زندگی تمرکز کنیم، آیا مشاهده نمی کند که حاصل صرف بودجه های هنگفت برای ترویج سبک زندگی مورد نظر نظام فقط این بوده که تفکر خلاق و منتقد را از بین برده و نتیجه ی معکوس داشته تا جایی که در هیچ دوره ای از تاریخ آموزش و پرورش ایران مصرف مواد مخدر و الکل در میان دانش آموزان به این مقدار زیاد نبوده است. لذا بازبینی در نظام آموزشی ایران الزامی است چرا که این تفکر و ایدئولوژی دینی تحمیلی به آموزش و پرورش نتیجه ای ندارد و فقط به تضعیف علم و به انزجار کشاندن معلمان می انجامد و منجر به واپسگرایی جامعه ی ایران می گردد و ایران را به جولانگاه افراد مذهبی  افراطی تبدیل می کند تا جایی که حتی طلبه های حوزه علمیه این حق را به خود می دهند که در علم پزشکی هم دخالت کنند و به درمان بیماران کرونایی با طب اسلامی بدعت گذاشته شده در حوزه علمیه بپردازند. اینجاست که باید گفت علم و دین باید در خدمت انسان باشند و مانع تجدد و نوگرایی و پیشرفت نشوند وگرنه موانعی بر سر راه زندگی انسانها خواهند بود و این با قوانین حقوق بشر نیز در تضاد است. چراکه حقوق بشر در مقابل تکالیف بشر قرار می گیرد. تکالیف بشر همان هایی است که از جانب خدا در قالب واژگان مذهبی می گنجد ولی حقوق بشر چیزهایی است که افراد به دلیل شهروندی خود به دست می آورند و تمام حکومت ها از جمله حکومت جمهوری اسلامی ایران که می خواهند حقوق بشر را از شهروندان خود سلب کنند از این می ترسند که قوانین جهانی و کنوانسیون ها در صورت اجرا قدرت تامه ی آنها را از دستشان در آورند و لذا برای تداوم و بقای خود در علم هم دخل و تصرف می کنند و مانع تنویر افکار عمومی می شوند تا بتوانند راحت تر حکمرانی کنند.
نگارنده : ز. ح. - مارس 2020

۱۳۹۹ فروردین ۳, یکشنبه

فصیحی: حس کردم به من کم لطفی می شود


فرزانه فصیحی گفت: شنیدم کرونا در فصل گرما از بین می‌رود. اما الان وقت آماده‌سازی و حضور ورزشکاران در مسابقات انتخابی است که متاسفانه زمان هم مثل برق و باد دارد از دست می‌رود.
دونده سرعت ایران است، نخستین دونده زنی که در اروپا لژیونر شد. با باشگاه پارتیزان بلگراد تمرین کرد و در مسابقات صربستان دو بار رکورد دوی ۶۰ متر را شکست و به رکورد ورودی مسابقات قهرمانی جهان داخل سالن رسید و مدتی بعد هم در تورنمنت بین‌المللی استانبول رکورد جدیدی ثبت کرد؛ ۷ و ۲۵صدم ثانیه. فرزانه فصیحی درباره مسایل روز دوومیدانی، موج مهاجرت ورزشکاران در سال ۱۳۹۸ و دیگر مسایل همچون کروناویروس و المپیک ۲۰۲۰ توکیو حرف زد.
خانم فصیحی! شما سال ۱۳۹۷از دنیای ورزش حرفه ای خداحافظی کرده بودید؟
حس کردم با وجود همه زحماتی که در این ورزش می کشیدم به من کم لطفی یا حتی گاهی بی توجهی می شد. کلی رکورد داشتم ولی کسی آنها را نمی دید و هر زمان بحث اعزام می شد من دیده نمی شدم. یادم هست وقتی برای ورودی بازیهای آسیایی رکورد ورودی گذاشته شده بود من از همه دخترهای ایران رکوردی نزدیکتر داشتم ولی باز هم نگذاشتند به بازیها بروم.

همان وقت بود که خداحافظی کردید؟
بله! برای اینکه از قبل با خودم چنین قراری گذاشته بودم. گفتم دیگر تمرین کردنم به درد نمی خورد. چون مدرک مربیگری داشتم گفتم می روم سراغ این کار.
ظاهرا مربیگری هم کردید؟
بله! ۳ماه هم داشتم کار می کردم و از درآمدم هم راضی بودم. هر هفته شاگردانم هم بیشتر می شدند. تا اینکه همسرم به من حرف جالبی زد.
چه گفت؟
از من سئوال کرد در زندگی چند بار ۲۵ ساله می شوی؟ من هم وقتی فکر کردم دیدم هیچ وقت دیگری این شرایط بدنی و انگیزشی را ندارم. این شد که قصد بازگشتم را به فدراسیون اعلام کردم.
در واقع همسرتان دلیل این بازگشت بود؟
بله! دلیل اصلی اش بود. دیگر تصمیم را گرفته بودم که هرگز برنگردم. اصرارهای همسرم مرا مجاب کرد و الان خیلی از وضعیتم راضی هستم. البته یک شرط هم داشتم.
چه شرطی؟
چون نمی خواستم این بار باز هم شکست بخورم شرط کردم به خارج بروم و مربی خارجی بگیرم. از طریق دوستان با یک مربی حرف زدم و رکوردهایم را ارسال کردم و در نهایت آن مربی برایم دعوتنامه ارسال کرد و ما به صربستان رفتیم. رفتم با این فکر که نمی دانستم چه اتفاقی قرار است برایم بیافتد. در واقع نوعی ریسک بود. اما شکر خدا سربلند شدم.
پس نرفتن‌تان به بازیهای آسیایی مسیر زندگی ات را تغییر داد؟
شاید! به هر حال من دنبال اثبات توانایی های خودم بودم و این مسیر پیش پایم قرار گرفت. الان هم خیلی راضی هستم و چون لااقل به خودم اثبات کردم که خواستن توانستن است.
در سال رو به پایان، موجی از مهاجرت بین ورزشکاران ایجاد شده بود. چه عواملی باعث می شود ورزشکاران از ایران خارج شوند و زیر پرچم کشورهای دیگر ورزش کنند؟
به نظر من مهاجرت یک تصمیم شخصی است که هر انسانی نظرش در موردش متفاوته! دانشجویان، تاجرها، ورزشکاران و غیره. همه در مقطعی به دلایل مختلف کشور دیگری را برای ادامه فعالیت های کاری و یا آنچه علاقمندش هستند انتخاب می‌کنند. به نظرم باید دید زندگی افراد چطور پیش رفته و چه چشم اندازی برای خودشان در آینده متصور شده بودند یا هستند.
چه کاری باید کرد که این اتفاق رخ ندهد؟
به نظرم موضوعی که مدنظر شماست مهاجرت به اون معنی نیست، بلکه مدلی از قهر است. چون مهاجرت خیلی کار سختی است. برای هر آدمی در هر شغل و جایگاهی. فکرش را بکنید که باید دیگر خانواده تان را نبینید و خاک وطن و کشورتان را ترک کنید. این اصلا کار آسانی نیست و قطعا تصورش هم سخت است. هیچکس راضی به این کار نیست مگر اینکه حس کند برای پیشرفت و ادامه راه دیگری ندارد.
حرف باقیمانده؟
من و شما و همه مردم ایران سال سخت و تلخی را سپری کردیم. البته سال ۱۳۹۸ برای من همراه با اتفاقات خوشی هم بود که دوست ندارم الان که وضعیت به این شکل است درباره اش حرف بزنم. در مجموع آرزو می کنم دیگر هرگز چنین روزهایی برای هموطنان عزیزم تکرار نشود. بهترین ها را برای مردم خوب ایران آرزو دارم و فرا رسیدن سال جدید را به همه تبریک می گویم.