۱۳۹۹ خرداد ۱۱, یکشنبه

دغدغه های ورزشکاران در ایران


در ایران مسئولان جمهوری اسلامی نگاه حرفه ای به ورزش و ورزشکاران نداشته اند و در طول چهل و یک سالِ گذشته

بارها این امر ثابت شده است که تبلیغِ انقلاب اسلامی و حفظ و بقای آن به مراتب در اولویت نخست مسئولان بوده و هست. متاثر از این سیاست ، ورزش ایران هم دست خوش بسیاری از ناملایمات و در راس آن تضییعِ حقوقِ ورزشکارانِ جوانِ ایرانی بوده است.

اصولا در ریشه یابی از ضعف های موجود در یک ارگان و یا نهاد ، مسلما ، سوء مدیریت ، پررنگترین نقش را ایفا می کند. چرا که یک رهبر و یا یک مدیرِ شایسته و متخصص ، باعث ایجاد نتیجه ی مطلوب و باکیفیت شده و چه بسا زمینه های خلاقیت و نوآوری هم در لوای مدیریت او باز خواهد شد. اما تصور کنید که یک نهاد و یا سازمان که از نظر پیشبرد اهدافش مسیر مطلوبی را طی می کند ، آفتی که ممکن است آن را از نیل به هدف دور سازد ، نیروی تازه کار و بی تجربه نیست ، بلکه مدیری است که به دلیل غفلت و سهل انگاری و یا فقدانِ تخصص ، وظایف مدیریتی خود را به درستی انجام نداده است. در کشور ما دخالتِ سیاسیون در امرِ مدیریت ورزش مبحث جدیدی نیست. کم و بیش همه ی ما گزارش هایی از تخصصِ رؤسای فدراسیون های ورزشی و یا مدیران عامل و سرپرستهای باشگاه ها شنیده ایم که افرادی سیاسی یا درجه داران سپاه پاسداران و حتی از روحانیون هستند. بارها مقامات جمهوری اسلامی به ویژه رؤسای جمهور ایران هم صرفاً برای تبلیغ موضع خود نسبت به ورزش ، با الگو گرفتن از رؤسای جمهور کشورهای دیگر ، نمایش های سیاسی انجام دادند که این اقدامات ، هم دردی از ورزش ایران دوا نکرد و هم دغدغه های ورزشکاران را رفع ننمود.

-        هاشمی رفسنجانی در اواسط دهه 70 از فدراسیون کاراته حکم افتخاری کمربند سیاه کاراته را دریافت کرد.

-        سیدمحمد خاتمی ، روحانی خندانِ اصلاح‌طلبان ، در اواخر ریاست جمهوری‌اش به صورت افتخاری دانِ 8 رشته رزمی تکواندو از فدراسیون تکواندوی جمهوری اسلامی را اخذ کرد.

-        احمدی نژاد نیز همانند خاتمی توانست در سال 86 و هنگام بازدیدش از کمپ تیم ملی تکواندو، دان 8 افتخاری را از فدارسیون تکواندو بگیرد.

ای کاش مقام های جمهوری اسلامی به جای این نمایش های نمادین به دغدغه های اصلی ورزشکاران در رشته های مختلف بپردازند تا به قول خبرگزاری جمهوری اسلامی- ایرنا و به نقل از سرپرست دفتر نظارت فنی بر اماكن ورزشی وزارت ورزش و جوانان ، سرانه فضای ورزشی كشور 63 صدم مترمربع نباشد. یعنی فضای کمتر از مربعی که هر ضلع آن 80 سانتیمتر باشد. حال آنکه سرانه اماکن ورزشی کشور ژاپن به حدود ۸ متر مربع برای هر نفر می رسد.

این مقام رسمی وزارتخانه با خوشحالی و حس افتخار این گزارش را می دهد چرا که به گفته ی وی این سرانه تا قبل از سال 1397 کمتر از 50 صدم متر مربع برای هر ایرانی بوده است.

اما به گزارش خبرگزاری خانه ملت سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان با حضور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی در تناقضی نسبت به همکار خود گفت : در دنیا عدد واحدی برای این شاخص وجود ندارد و هر کشور برای خود برنامه‌ای تدوین کرده است. سرانه فضای ورزشی ایران به ازای هر نفر بیش از یک مترمربع است.

منهای این تناقضات آماری بین دو عضو یک وزارتخانه ، قطع به یقین مجموعه ورزشی آزادی با 460 هکتار وسعت برای محاسبه ی این آمار رسمی ، یکی از گزینه های اصلی اماکن ورزشی بوده است. مجموعه ای که از نظام پادشاهی پهلوی به جا مانده و همچنان اصلی ترین و زیباترین مجموعه ی ورزشی ایران است چرا که به استنادِ روزنامه ی مطرحِ بریتانیایی گاردین این مجموعه جزو بیست مجموعه ورزشی برتر دنیا قرار دارد و همچنین بنا بر خبر کنفدراسیون فوتبال آسیا AFC استادیوم فوتبال آزادی به عنوان جذاب ترین ورزشگاه آسیا اعلام شده است. ورزشگاهی که سال شروع ساخت آن 1349 و افتتاح آن مهرماه 1350 بود. این نکته را فراموش نکنیم که فقط یکسال احداث این ورزشگاه بزرگ و معروف طول کشیده است و این نکته ی مهمی است که یقیناً به صورت عمد در سایت رسمی مجموعه ورزشی آزادی مطرح و ثبت نشده است. بنده اسمی از ورزشگاه های پیشرفته ی دنیا نمی آورم و فقط به حکم مقایسه ی ورزشگاه آزادی با ورزشگاه نقش جهان اصفهان عرض می کنم که به نقل از همشهری آنلاین ، کلنگ این ورزشگاه در اصفهان ، سال 1368 زده شده و روبان افتتاح آن 27 سال بعد در سال 1395 بریده شد. لازم به ذکر است که این ورزشگاه 75 هزار نفری در استانی قرار دارد که در ردیفِ بودجه ی سالیانه ی دولت های جمهوری اسلامی جزو سه استان اولِ بیشترین بودجه ی استانها قرار دارد. این خود مثالی از نوعِ کفایت و تخصصِ مدیرانِ جمهوری اسلامی است. عدم تخصص ، عدم تعهد کاری ، باندبازی و از همه مهمتر سودجویی شخصی اقتصادی بلایی است که از طرف مسئولان نالایق بر جان ورزش ایران و ورزشکاران افتاده است و از آنطرف مشکلشان این است که ورزشکار ایرانی در مقابل حریف اسرائیلی مسابقه ندهد و رقابت نکند. قبلا مسئله این بود و جدیدا پا رو فراتر گذاشتن و از قبل به ورزشکار زنگ میزنند و او را از جدولی که فقط احتمال مسابقه با اسرائیلی ها را داشته باشد حذف میکنند و زحماتش را به باد فنا می دهند. نتیجه اش هم محرومیت بین المللی خودِ ورزشکار و تعلیق فعالیت فدراسیون مربوطه می شود. اما در جایی که باید رگ گردن مسئولان بیرون بزند ، ساکت و بدون واکنش می نشینند و نگاه می کنند. مثل ناداوری های عمدی در مسابقات جهانی و المپیک نسبت به ورزشکاران ایرانی . از بی لیاقتی مقامات ارشد جمهوری اسلامی به ویژه شخص ولی فقیه و رئیس جمهور ، همین بس که در مسابقه ی فوتبال انتخابی جام جهانی که قبل از شیوع ویروس کرونا انجام شد ، در کشور بحرین تماشاگرانِ غیرحرفه ای و شاید بهتر است با لحن تندتری بگویم تماشاگرانِ بی فرهنگ و بی تمدنِ بحرینی ، با شروعِ پخشِ سرودِ ملیِ جمهوری اسلامی سوت و هیاهو و توهین سردادند. آیا یک مسئول نباید غیرت به خرج دهد و زنگ بزند و تیم را به نشانه ی اعتراض از مسابقه با تیم بحرینی ، بیرون بکشد ؟ البته در این بازی مانند بازی با عراق ، تیم ایران نتیجه ی مسابقه را واگذار کرد. چون در زیر فشار اقتصادی تحریم ها ، به روابط خود با کشورهای منطقه احتیاج دارد. یا زمانی که تیم فوتبال ذوب آهن به ورزشگاه کربلا می رود و در اقدام وحشتناکتری ، تماشاگران به اضافه ی توهین و هیاهوی ضد ایرانی ، در زمین چمن به اعضای تیم ذوب آهن حمله می کنند و آنها را کتک میزنند. آیا این موارد را میتوان توجیهِ ورزشی کرد ؟ از همه بدتر این است که متوجه میشویم بچه های ایران در ورزشگاهی کتک می خورند و ناسزا میشنوند که هزینه ی ساخت آن ورزشگاه را کشور ایران به عراق کمک کرده است. افسوس   

در اینجا جا داره با ذکر چند گزارش ، تنوع دغدغه های ورزشکاران ایرانی را بیشتر درک کنیم :

-        فریده شجاعی، نایب رییس بانوان فدراسیون بسکتبال می‌گوید بسکتبالِ بانوان در کشور اصلا بودجه ی مستقل ندارد و رایزنی‌هایی که برای اختصاص بودجه جدا به بسکتبال بانوان انجام شده، هنوز جواب نداده است.

-        بانوان وزنه بردار و سخره نوردِ کرمانشاهی اسیرِ تبعیضِ جنسیتی هستند و امکانِ تمرین و پیگیریِ علاقه ی خود را ندارند.

-        جمعی از مربیان ورزش سازمان شهرداری تهران در تماس با خبرنگار ایلنا، از شرایط شغلی خود انتقاد کردند. این معلمان می‌گویند: ما براساس سیستم کارمزدی حقوق می‌گیریم، یعنی از شهریه هر شاگرد در هر ماه، درصدی به ما تعلق می‌گیرد که برای برخی از ما، دستمزد حتی به یک میلیون و 500 هزار تومان هم نمی‌رسد. بیمه هم براساس حقوق ما به حساب تامین اجتماعی واریز می‌شود یعنی اگر دستمزدمان به حداقل حقوق کارگری نرسد، بیمه کامل به ما تعلق نمی‌گیرد.

-        رضا دهدار ، دارنده مدال طلا و برنز رقابت‌های قهرمانی وزنه‌برداری جهان در دسته 120 کیلوگرم گفت: فقط همان یکی دو روز اولی که مدال جهانی کسب کردم، مورد توجه بودم و اکنون که مصدوم هستم، کسی از من خبر ندارد. مسئولان رامهرمز نیز به ورزش اهمیت نمی دهند و آدم دلسرد می شود. هیچ کس نمی گوید تو که اکنون مصدوم هستی و درآمدی نداری، هزینه ی درمانت از کجا تامین می شود؟

-        فتح الله دلفانی ، مدرس فدراسیون و مربی بین المللی تیراندازی گفت: ورزشکاران این رشته ورزشی موفق شدند تا برای حضور در المپیکِ آینده ، شش سهمیه را کسب کنند. اما برای تمرین ، فشنگ نداریم.

-        شاهین مهردلان ، قهرمان مسابقات بزرگسالان آسیا در رشته پرتاب وزنه و رکوددار مسابقات داخل سالن آسیایی پس از خداحافظی غیرمنتظره از ورزش حرفه ای در گفت و گو با ایسنا گفت: در حقیقت با خداحافظی از ورزش خواستم به مسئولان تلنگر بزنم تا بیشتر به ورزش ما توجه کنند و امکانات برای جوانان مستعد و علاقه مند به این رشته را فراهم کنند.

-        پریسا براتچی دارنده مدال طلای کاپ آسیا تایلند در کامپوند زنان گفت: همسرم مجید قیدی به خاطر شرایط بد مالی و هزینه‌های سنگین زندگی مجبور شد کمانش را بفروشد تا بدهی‌هایش را پرداخت کند.

-        مهسا آقایی، یکی از تکواندوکاران شهرستان فردیس و همچنین محسن قاسمی که سابقه قهرمانی آسیا در وزن ۷۵ کیلوگرم و قهرمانی جام جهانی کشتی فرنگی به همراه تیم ملی را در کارنامه دارد، با علتهای مختلف به کما می‌روند و خانواده آنها برای کسب کمک هزینه ی درمان فرزندانشان ، شماره حساب در شبکه های مجازی پخش می کنند.  

همانطور که به گزارش ها و خبرها دقت کردید ، با این روند مسلماً دغدغه های ورزشکاران نه فقط برای انجام تمرین های ورزشی و عدم وجود امکانات حداقلی است ، بلکه وضعیت این قهرمانان برای امرار معاش ماهیانه ی خود و خانواده شان از خط بحرانی گذشته است.

عدم رسیدگی به قهرمانان ملی ، اهمیت ندادنِ فدراسیون ها و باشگاه های ورزشی به ورزشکاران مصدوم ، پرداخت های دیرهنگام حقوق و مزایا ، عدم تعهد مسئولان به وعده های پاداش به قهرمانان و ... بخشی از دلایلِ دلسردی و بی انگیزگیِ ورزشکاران به امر ورزش به عنوان یک شغل می باشد. همه ی ما میدونیم ، به طور معمول ، این شغل و درآمد است که روح و خیال یک فرد را برای امرار معاش در آرامش نگاه میدارد. به خاطر داشتن شغل میتوانید از خدماتِ بیمه ها بهره مند شوید و فراتر از اینها به واسطه ی شغل به علایق و خواسته های خود در زندگی دست می یابید. اما صد افسوس که اکثر رشته های ورزشی در ایران نمی توانند نقش شغل را برای ورزشکاران داشته باشند. از طرفی هم به‌ مقوله ی پاداشِ ورزشکاران نگاهی می اندازیم

به گزارش ‌ایسنا، یک سایت اقتصاد ورزشی میزان جوایز نقدی قهرمانان  المپیک را محاسبه کرده که چین و آذربایجان بیشترین میزان جوایز نقدی را به ورزشکاران خود اختصاص می‌دادند. این جایزه جدا از امکانات رفاهی مانند خانه ی گرانقیمت و خودروهای لوکس است که برخی کشورها به قهرمانان خود می دهند. برای مثال مالزی در بازیهای 2012 لندن 500 هزار دلار جایزه برای مدال طلا تعیین کرد و یا تایلند و فیلیپین به ترتیب 314 هزار دلار و 237 هزار دلار به طلایی های خود پاداش دادند. جوایز قهرمانان  المپیک در کشورهای مختلف بر اساس اعلام سایتهای فیجی تایمز و  کرانچ اسپورتس اینگونه بود : (10 کشور برتر)

1- آذربایجان 500 هزار دلار

2. چین 500 هزار دلار

3. روسیه 350 هزار دلار

4. کره جنوبی 320 هزار دلار

5. برزیل 320 هزار دلار

6. قزاقستان 310 هزار دلار

7. ایتالیا 300 هزار دلار

8. فرانسه 290 هزار دلار

9. ژاپن 250 هزار دلار

10. هند 210 هزار دلار

البته اکثر کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، انگلیس، کانادا و یا اروپای غربی جوایز هنگفت نقدی به قهرمانان خود نمی‌دهند اما قهرمانانشان چندین برابر این جوایز را از سوی قرارداد با اسپانسرها به دست می آورند و در واقع برعکس ورزشکارانِ ایرانی اصلا نیازی به پاداش نقدی کشور خود ندارند.

برای مثال مایکل فلپس شناگر آمریکایی برای مسابقات المپیک 7 میلیون دلار اسپانسر داشت و یا یوسین بولتِ جامائیکایی اسپانسرهایی داشت که مجموعا 20 میلیون دلار دریافت کرد. حتی کیم یونا ورزشکار دختر کره جنوبی 9 میلیون دلار اسپانسر داشت. در روسیه نیز مقدار جوایزی که قهرمانان از مسئولان ایالتی و اسپانسرهای نفتی خود می گیرند بسیار بیشتر از آن چیزی است که از دولت دریافت می‌کنند.

در همان زمان وزارت ورزش و جوانان ایران نیز اعلام کرده بود ، به قهرمانان المپیک 300 سکه طلا جایزه نقدی می دهد(که اون موقع حدود 85 هزار دلار بود). این وسط سید مناف هاشمی معاونت مالی وقت وزارت ورزش هم اعلام کرد ایران بین 5 یا 6 کشور برتر از لحاظ جوایز نقدی است که البته هر طور این مبلغ را با پاداش سایر کشورها مقایسه می‌کنیم، ایران جزو 10 کشور برتر نیز قرار نمی گیرد مگر اینکه مِلاک های آماریِ وزارتِ ورزش و شخصِ آقای مناف هاشمی بر پایه ی تقوی و عمل صالح باشد. البته خالی از لطف نیست که بگم سید مناف هاشمی همان شخصیه که در جریان سیل استان گلستان و امدادرسانی به آن منطقه به همراه خانواده در سفر خارج حضور داشتند و اسحاق جهانگیری او را برکنار کرد. جالبتر از همه اینکه امسال هم از ابتدای اردیبهشت ماه 99 به عنوان معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران توسط آقای شهردار پیروز حناچی انتصاب شدند.

برمیگردم به موضوع ، در این بحران ها ، شیوع ویروس کرونا نیز که تا به امروز تاثیرات منفی بسیاری بر ورزش گذاشته بهانه خوبی شد برای مدیرانِ ضعیف ، تا رزومه ی کاریِ خود را به خوبی پر کنند و کرونا را بهانه ای برای کم کاری اعلام کنند. از طرفی اگر ورزشکاری منتقدِ شرایطِ امروزه ی جمهوری اسلامی ، این رنگین کمانِ بحران های مختلف باشد ، با بدترین شکل ممکن به مقابله با او می پردازند. مثالش هم روز ۲۱ اسفند ۹۸، محمد مختاری، کاپیتان تیم داماش گیلان توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شد. این بازداشت غیرقانونی به علت نوشته ی انتقادی محمد مختاری در صفحه اینستاگرامش ، درباره ی بی کفایتی مسئولان در مقابله با شیوع ویروس کرونا و دادن اطلاعات دروغ به مردم بوده است.

با شرح و توضیح فوق فکر میکنم که دوستان و همکاران عزیزم که بنده رو تحمل نمودند ، دلایل اصلی پناهندگی ورزشکاران حرفه ای ایران به دیگر کشورها را درک می کنند.

این گوشه ای از وضعیت حال حاضر ورزش ایران بود که به سمع شما رسوندم و همه متوجه میشیم که مواردی از اعلامیه جهانی حقوق بشر مانند عدم تبعیض ، حق حیات برای همه ، عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی ، عدم دخالت در احوال شخصی ، حق پناهندگی ، حق انتخابِ ملیت ، حق آزادی عقیده و بیان و همچنین حق امنیت کار به راحتی در ورزش ایران و نسبت به ورزشکاران ایرانی نقض و حقوق آنها پایمال می شود.

به قلم محمدحسن حسن زاده مهرآبادی مای 2020

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر